الهی خاله فدات شه
ایشالا که هیچوقت مریض نشی خاله.تب داشتی واسه اینکه تبت پایین بیاد لباساتو از تنت دراوردیم ...
نویسنده :
خاله جون
23:41
کجا میری خاله بیا پایین
عشق تلفن داری
مامانی گذاشتت داخل میز تلفن خیلیییییییییی بامزه شدییییی ...
نویسنده :
خاله جون
15:39
اولین زمستون جیگر خاله
شکل بلوط شدی با این کلاه(مامانت میکشتم وقتی میگم بلوط) ...
نویسنده :
خاله جون
15:33
داری به چی فکر میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روز به روز ماهتر میشی نفس خاله
تولد جیگر خاله
وقتی مامانت رفته بود بیمارستان تا یه فرشته کوچولو برامون بیاره همه نگران بودیم و ذوق زده ساعت ٤بعد از ظهر بود که بابابهم زنگ زد و گفت فرشته کوچولومون متولد شده من دانشگاه بودم کلی ذوق کردم بافردای همون روز برای همکلاسی هام شیرینی خریدم بردم دانشگاه.وقتی دیدمت پاهام رو زمین بند نمیشد.مامانت نمیذاشت بغلت کنم میگفت بلد نیستی منم دور ازچشم مامانت بغلت میکردمو میبوسیدمت ...
نویسنده :
خاله جون
15:06